هم سلولی...
باورم کن تو این بیکسی....... باورم کن تا دنیا یی را با چشمات نظلره کنم........ باورم کن تا نشکسته بغض تنهاییم .......... باورم کن چون تو فقط اگاهی از رنج های درونم.......... باورم کن تا فریادم کر کند سکوت بی انتهای شب را....... تو باور باش با تمام دردهایم که باور کردنی نیست......... تمام دنیا را گر بدهند بی باورت هیچ ارزش ندارد........ باش اما باور باش......باور کن ............ باورم که باشی اسوده خواهم شد........ اسوده از چشم هایی که میدرند باطنم را........ اسوده از کفتارهایی که میدرند تنم را........ اسوده از گرگ هایی که میدرند زیباییم را .... باورم کن تا اسوده بخوابم بر خاک........ باور تو گر باشد مرگم نیز ارام خواهد بود ...... باور تو را می خواهم تا زیر خاک هم با عشق تو تنهاییم را پر کنم.
نظرات شما عزیزان: